قصیده ی «تسویه» الهام از غزل صالح سجّادی 28 آبانماه 1391

ساخت وبلاگ

اگرچه متن تو را دوره کرده حاشیه ها

فراتری تو هنوز از علوم و فرضیه ها

پُکی عمیق به سیگار می زند شاعر!

ز دود و دم، خس و خس می کند بسا ریه ها

شتابِ بغضِ زمین، قرن هاست عقربه را

به پوچِ خاطره گردانده روی ثانیه ها

رصدکنان همه ی چشم ها به دیدن هیچ!

نشسته اند کنون زیج ، بین زاویه ها

جهان که نصف به افراط و نصف هم تفریط

اضافه وزن بگیرند و سوء تغذیه ها

تمامی شعرا را عجب نمی دانم

چگونه ملعبه ی دست کرده قافیه ها؟!

شبی که ورق زدم روزنامه را دیدم

چقدر سرقت و معتاد! قاتل و دیه ها!

به آرزوی درازی فریب داد ابلیس

هر آن که داد دلش را به نام و تسمیه ها

کنار پنجره بنشسته ایّ و طاق خموش

سپرده گوش سراپا به لحن مرضیه ها

چِنان ز باده ی این ترانه مستم من

که گوییا قدمم می زنند بادیه ها

صدای چکّش قاضی به دادگاه جهان

و متّهم شده ای بین حجم دوسیه ها

چه جمعه ها که چکیده ست خون ز ابر سیاه!

چه اشک ها که بلرزانده است قرنیه ها

چه هق هقی غزلیات می کند لبِ یَم

فقط به خاطرِ مُرداب و سُغدِ هجویه ها

چو آجِ قلعه ی شه، شَنبِ مسجدی بشود

چو تاج می شود عمّامه ی معاویه ها

ز باده کفر نیاید ولی که کفر شود

به قصد سجده به خاک ار نهند ناصیه ها

گر آتش است گرانیّ و این تورّم پس

به دار آخرت رحمت است هاویه ها!!

خوش است تا بگذارید جای جای زمین

شود پُر از عقلا، کاوه ها، شوالیه ها

چو بخت یار شود، خصم رام! موساها

نبی شوند به دامانِ پاکِ آسیه ها

در این قصیده هزار استعاره یافته ام

که شعر گُم شده در ازدحامِ مکنیه ها

زنانِ شاعرِ وافر، سخنوری دانند

یکی ست خواهر من، دیگری چو هانیه ها

بِهِل نزول خوران! کارشان نداشته باش!

حسابشان چو سپردی به روز تسویه ها

فضا چه دودی و سُربی ست؛ از بداقبالی

هماره سوخته شاهد کلیدِ تهویه ها


برچسب‌ها: قصیده ای با درون مایه ی انتقادی و طنز سیاه
+ نوشته شده در  پنجشنبه هجدهم خرداد ۱۳۹۶ساعت 2:27  توسط شاهد تبریزی(رحیم مویدی)  | 
شاهد تبریزی - شعر و فلسفه...
ما را در سایت شاهد تبریزی - شعر و فلسفه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8shahedtabrizi1 بازدید : 189 تاريخ : چهارشنبه 24 خرداد 1396 ساعت: 12:39