پرنده و پرواز (به دشتِ برفیِ چشمت دو تا کبوتر مُرد)

ساخت وبلاگ

به دشتِ برفیِ چشمت دو تا کبوتر مُرد

پرنده پروازش را به خاطرات سِپُرد

هنوز ابری و دلگیر و غصّه زاست سپهر

کسی پرنده و پرواز را رُبوده و بُرد

نه صوتِ رود نه آوازِ سار می آید

به جز صدایِ زغن، زاغ، قورباغه ی خُرد

هر آن که بوسه به سیمایِ عاشقش می زد

به جایِ بوسه یِ شیرین گلوله ای می خورد

هر آن که عاشقِ خود را به بر کِشَد چو گُلی

که بلبلش شده اِشکار، خواهد او پژمُرد

در این زمانه مبادا که شاعری بکنی

بسا ستمگرِ دوران که خواهدت آزرد

اگرچه شاهدِ تبریزی عشق، پیشه گرفت

ولی ملامتِ عقلش همی دلش افسُرد

شاهد تبریزی - شعر و فلسفه...
ما را در سایت شاهد تبریزی - شعر و فلسفه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8shahedtabrizi1 بازدید : 228 تاريخ : يکشنبه 28 مهر 1398 ساعت: 18:11