نقد و بررسی فلسفی (5) قسمت پایانی.

ساخت وبلاگ

از موارد مهمّ دیگری که فلاسفه ـ بویژه فلاسفه ی اروپا ازبیکن به بعد ـ پیش کشیده، بر آن انگشت نقد گذاشته اند مسأله ی خطاپذیر بودن عقل است. مهمّ ترین پرسش مورد بحث در این زمینه این بوده که عقل در کشف حقایق و حلّ مسایل، خطا می کند. برخی در باب خطاپذیر بودن عقل، خطای عقل را منحصر به مادّه ی استدلال می دانند نه صورت استدلال (به عنوان نمونه، منطق صوری ارسطویی است که موارد آن در نقد شماره ی (3) از نظرگاهتان گذشت). و می دانیم که مادّه ی استدلال نیز به «وجوه ارزشی» اغلب مربوط می شود. حال سؤال اینستکه آیا عقل قادر است که وجوه ارزشی یا حُسن و قُبح ها را ارزیابی کند بدون اینکه خطایی نماید؟ ؛ یعنی قبل از اینکه شرع به وجه ارزشی افعال فتوا دهد آیا عقل می تواند مستقلّ از حکم شرع، آن وجه ارزشی را تشخیص دهد؟(1)

ما در قسمت مربوط به «حُسن و قُبح افعال» از جنبه ی کلامی به این پرسش پاسخ گفتیم. اکنون می خواهیم از جنبه ی فلسفی به آن بپردازیم. در این باب، نظر علاّمه طباطبایی تبریزی را در خصوص «حُسن و قُبح» به اختصار می آوریم :

« ... بسیاری از اندام ها ، مزه ها و بوی ها را از راه ادراک حسّی ـ نه از راه خیال ـ خوب می شماریم و بسیاری دیگر را مانند آواز الاغ، مزه ی تلخی و بوی مُردار، بد می شماریم و تردید نداریم». (2)

«ولی پس از تأمّل نمی توان خوبی و بدی آنها را مطلق انگاشته، به آنها واقعیّت مطلق [نسبت] داد زیرا ... الاغ، آواز خود را دلنواز پنداشته، از آن لذّت می برد و جانورانی هستند که از فاصله های دور به بوی مُردار می آیند و یا مثلاً از مزه ی شیرینی نفرت دارند».(3)

«پس باید گفت دو صفت خوبی و بدی که خواصّ طبیعیِ حسّی، پیش ما دارند نسبی بوده، به کیفیّت ترکیب سلسله اعصاب یا مغز ما ـ مثلاً ـ مربوط دارند». (4)

و بعد چنین نتیجه گیری می کند (همان صفحه) :

«حُسن و قُبح افعال، دو صفت اعتباری هستند ... حُسن نیز مانند وجوب بر دو قسم است : 1 ـ حُسنی که صفت فعل است فی نفسه. 2 ـ حُسنی که صفت لازم و غیر متخلّف فعل صادر شده است چون وجوب عامّ».

«بنابراین ممکن است فعلی به حسب طبع، بد و قبیح بوده و باز از فاعل صادر شود ولی صدورش ـ ناچار ـ با اعتقاد حُسن صورت خواهد گرفت».

با توجّه به اینکه بحث ما حول محور «خطاپذیر بودن یا نبودن عقل» می چرخد لذا جهت جلوگیری از خلط مبحث، و با عنایت به نظرات مطهری و علابمه طباطبایی، اجمالاً نتایج ذیل را دریافت داشته، سپس وارد بحث اصلی می شویم ؛ مورد اوّل اینکه آنچه احساس به حسن یا قبح فعلی فتوا می دهد با آنچه عقل به حسن یا قبح همان فعل، فتوا دهد زمین تا آسمان فرق دارد. مثلاً احساس غریزی به پُرخوری فرمان می دهد و احساس زاهدانه به «گرسنگی کشیدن افراطی». امّا عقل هر دو را به رغم احساس غریزی و احساس زاهدانه، قبح می شمارد و بنا را بر اعتدال گذاشته، کم خوری را حُسن معرّفی می کند.

دوّم اینکه احساس انسان در هنگام صدور فعل، چیزی را که فی نفسه بد است ممکن است خوب بپندارد لیکن عقل، چنین دوگانگی را نمی پذیرد. سوّم آنکه دروغگویی، ذاتاً یا شرعاً یا عقلاً، قبح نیست و یا ایثار و فداکاری، ذاتاً، شرعاً یا عقلاً، حُسن نیست. بلکه حسن و قبح بودن چنین افعالی به خاطر صفتی است که فی نفسه بدان ها تعلّق گرفته است و الاّ دروغ یا ایثار ، وجود خارجی ندارند که حُسن و قُبح به شمار آیند بلکه خوبی یا بدیِ آنها هنگام صدور فعل، نمایان می شود ؛ یعنی در مرحله ی به فعلیّت رسیدن است که بدان ها وجوه ارزشی یا بی ارزشی می دهد. مثلاً می گوییم که چرا «غیبت کردن» و «سخن چینی» بد است؟ و خوب نیست؟ جواب اینستکه نتیجه ی چنین فعلی نامطلوب است و سخن چینِ بدبخت، هیزم کِش است. یعنی ما به خاطر نتیجه ی نامطلوب این فعل، آن را قبیح می شماریم. اکنون پرسش اصلی ما اینستکه آیا عقل علمی بشر قادر به بیان وجوه ارزشی افعال است یا نیست؟ به تعبیر دیگر، آیا عقل در تعیین وجوه ارزشی افعال، خطا می کند؟ مطهری می گوید که : « ... عقل ... برای احکام و دستورها، فلسفه ذکر می کند»(5) و در این مورد، آیه ی «انّ الصّلوه تنهی عن الفحشاءِ وَالمُنکَر» را مثال می زند که یکی از فلسفه های عقلی برای نماز به پا داشتن است. یعنی اگر عقل قادر به تعیین نتایج مطلوب یا نامطلوب افعال نبود قرآن کریم فلسفه و علّت یا نتیجه ی عقلی برای احکامش ذکر نمی نمود. ایضاً ایشان با استناد به آیات قرآن در کتاب «آشنایی با قرآن» اثبات می کند که خطاهایی که برای عقل، ذکر می کنند مربوط به «ظنّ و وهم» ، «هوسرانی» ، «پیروی از هوای نفس» و «تقلید» و ... است نه مربوط به خود عقل.

علاوه از اینها، علاّمه طباطبایی نیز، استدلالی متقن در این مورد در کتاب «اصول فلسفه و روش رآلیسم» آورده که خوانندگان را جهت مطالعه ی بیشتر به آن کتاب ارجاع می دهیم. البتّه معترفیم که مباحث مربوط به عقل، بسی وسیع است از جمله : بررسی عقل در روایات معتبر، عقل در قرآن، عقل فلسفی، عقل در ادبیّات، عقل فقهی، تفاوت عقل و رأی و ... که انشاءالله در مبحث مربوط به اجتهاد و عقل شیعی (در جلد سوم مطهری و شریعتی) مفصّلاً بدانها خواهیم پرداخت.

و نیز باز هم مُذعِن هستیم که این نقد، نقد فلسفه نبود بلکه نقد و بررسی نظرات مطهری و شریعتی در مورد فلسفه بود.

پایان.

پاورقی ها :

(1) ما قبلاً نظر مطهری را در این مورد آوردیم. اکنون نظر آیت الله مصباح یزدی را نیز متذکّر می شویم : « ... عقل، مستقلاً می تواند قضاوت کند و حُسن و قبح افعال را تشخیص دهد؛ و ما از طریق عقل تشخیص می دهیم که اراده ی خداوند به انجام یا ترک کاری تعلّق گرفته است ... یا نه». (منبع : پاسخ به جوانان پرسشگر، مصباح یزدی، چاپ دوّم، 1381، ص 297). و در چند سطر بعد می نویسد : « ... عقل توانایی ندارد که وجوه ارزشی رفتارها و کارها و مقدار تأثیری را که آنها در سعادت و شقاوت ما دارند بیان کند ... در این گونه موارد دین باید دخالت کند ...». همانگونه که می بینید مصباح یزدی میان حُسن و قُبح افعال با وجوه ارزشی افعال تفاوت قایل است. یعنی از نظر ایشان، عقل قادر است خوب یا بد بودن فعل را تشخیص دهد امّا نتایج منفی یا مثبتی را که آن فعل دربردارد نمی تواند بیان کند. چنانچه در تعریف «ارزش رفتاری» می نویسد : «ارزش یک رفتار از درنظر گرفتن رابطه ی آن رفتار با نتیجه ی مطلوب و یا نامطلوبی که به جا می گذارد به دست می آید». (همان مأخذ، ص 296، از آیت ا... مصباح یزدی).

(2) و (3) و (4) اصول فلسفه و روش رآلیسم، (جلد 1 ـ 3)، علاّمه سیّدمحمد حسین طباطبایی تبریزی، ص 317.

(5) آشنایی با قرآن (1 ـ 2) ، استاد مرتضی مطهری، ص 52


برچسب‌ها: اندیشه های فلسفی من
+ نوشته شده در  جمعه دوازدهم خرداد ۱۳۹۶ساعت 22:24  توسط شاهد تبریزی(رحیم مویدی)  | 
شاهد تبریزی - شعر و فلسفه...
ما را در سایت شاهد تبریزی - شعر و فلسفه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8shahedtabrizi1 بازدید : 192 تاريخ : سه شنبه 16 خرداد 1396 ساعت: 1:46